سرزمین واژه های مرتضی رویتوند

قضاوت مسئولان بی‌کفایت ممنوع!

این خارجی‌ها خیلی زرنگ هستند؛ هر چیز خوب ما را به خودشان نسبت می‌دهند. از به نام زدن کشفیات و شهرهای مختلف ما تا تصاحب‌کردن نام و نشان بزرگان عرصه علم و هنر ما. از به روز شده‌های این دزدی‌ها، همین ماجرای ارزهای دیجیتال است. در واقع همان‌طور که می‌دانید این ارزهای دیجیتال مانند بیت‌کوین و غیره چیزهایی هستند که نیستند اما هستند. در واقع چیزی به چشم نمی‌بینیم و نمود خارجی ندارد اما هست و بسیار هم وجود دارد و اتفاقا مهم هم هست. شاید فکر کنید این پدیده برای خارجی‌هاست اما اصلا این‌گونه نیست. ما خودمان سال‌هاست از این چیزها داشته‌ایم اما به خاطر تواضعمان چیزی نگفته‌ایم. شما مسئولی را در نظر بگیرید که کاربردی ندارد و ما معتقدیم کاری انجام نمی‌دهد؛ او فقط چاق شده است، ماشین شاسی بلند دارد و وضع مالی بسیاری خوبی دارد و مردم هم برایش مهم نیستند، آیا فکر می‌کنید او به درد نمی‌خورد؟! هرگز! او بسیار به ما خدمت می‌کند اما ما آن خدمات را نمی‌بینیم. این درست نیست که چون چیزی را نمی‌بینیم بگوییم وجود ندارد. درست است که شاید حتی پس از هزار سال هم هیچ کار مثبتی از آن مسئول نبینیم اما خوش‌بین باشید چون ما مسئول نامفید نداریم! شما فکر می‌کنید این‌هایی که اختلاس می‌کنند چرا به راحتی می‌توانند از کشور خارج شوند؟ ما ساده‌لوحان فقط همین چندر غاز اختلاس را می‌بینیم اما مقامات بالا خیلی خوب، مهربانی و خدمت این عزیزان را می‌بینند. اصلا چرا جای دور برویم؛ شما اگر به هر اداره‌ای بروید می‌بینید مسئول مربوطه یا چرت می‌زند یا سرش در تلفن همراهش است؛ او را قضاوت نکنید! حتما کار مهمی در راستای کمک به شما انجام می‌دهد که دیده نمی‌شود! با این اوصاف حتما خودتان متوجه شدید که ما خودمان بیت‌خدمت، بیت‌تواضع، بیت‌مهر، بیت‌کفایت و بیت‌هایی این چنین زیاد داشته‌ایم و داریم! سرتان را درد نیاورم، چشمهایتان را بشویید! پشت هر بدی چون دزدی و اختلاس و بی‌کفایتی نکات مثبت زیادی هست که ما قدرت تشخیص آن را نداریم!

روزنامه ولایت – شهریور ۱۴۰۰

گزیده ای از نوشته ها

پیامکی که سرنوشت را تغییر نداد…!

نیما و مریم بسیار همدیگر را دوست داشتند و قرار ازدواج گذشته بودند. آن دو بسیار با هم تفاهم داشتند و خوشبختی بین آن‌ها جاری

دستان پینه‌بسته، شهر بی‌رحم

اوستا حمید، علی آقا، مشدی نعمت، حامد کاشی‌کار، رحمان و چندین نفر دیگر در دور میدان ایستاده‌اند و منتظر. یکی استاد بنایی است و یکی