مورخان نوشتهاند سالهای دور، در دامنه یک کوه، مسئولان وقت، میخواستند یک شهر جدید بسازند. مسئولان به دنبال بهترین ایده بودند که بهترین شهر جهان را بسازند. برای همین، مناقصهای برگزار کردند تا ساختن شهر جدید را به بهترین کارشناسان بسپارند.
پس از چند روز، گروههای مختلف شهرسازی، طرحهای خود را به مسئولان ارائه کردند. گروهی در طرحی جامع میخواستند یک اهرام ثلاثه در وسط شهر بسارند! آنها چون خیلی خلاق بودند گفتند: «ما آن اهرام در مصر را بومیسازی میکنیم و از آنها چهار تا میسازیم!»
گروهی دیگر طرحشان عجیب بود. آنها گفتند ما شهری میسازیم که داخلش حداقل سه عدد ویکتور هوگو داشته باشد. مسئولان گفتند: «حالا چرا سه عدد مجسمه ویکتور هوگو؟» آنها هم پاسخ دادند: «اشتباه نکنید! سه عدد، خودِ ویکتور هوگو! خودش!» مسئولان شگفتزده شدند: «مادرتان خوب، پدرتان خوب، آخر ویکتور یکی بود و آن یکی هم سالهاست عمرش را به شما داده است!» آن گروه هم پاسخ دادند: «درست است؛ اما این محدودیت باعث پیشرفت ما میشود!»
گروهی دیگر به جغرافیا علاقه داشتند. در طرح آنها قرار بود رود نیل را از وسط شهر بگذرانند! مسئولان گفتند: «بزرگواران! نیل فرسنگها از ما فاصله دارد!» آن گروه چندین کتاب انگیزشی خوانده بودند، پس گفتند: «ما میتوانیم!»
همینطور گروههای مختلف برنامههای خود را ارائه کردند تا اینکه یکی از این گروهها برنده مناقصه شد. نام این گروه «آدرنالین» بود. در نهایت، شهر را همین گروه ساختند و نام شهر را هم گذاشتند آدرنالین. اما بشنوید از شهر آدرنالین.
شعار این شهر این بود: «ما آدرنالین خون شما را تنظیم میکنیم!» ساختن این شهر کار سختی نبود. از کشورهای دوست، چندده هزار چاله وارد کردند. شهر را پر از چاله کردند و در بین چالهها بقیه شهر را ساختند. آن شهر، شهری چالهمحور با تعدادی ساختمان بود. آنها معتقد بودند وجود چالهها و افتادن در آنها باعث ارتقا سطح آدرنالین خون شهروندان میشود.
در حرکتی دیگر، همه شهر را پر از پله کردند. در واقع پله نه فقط ابزاری در ساختوساز بلکه به عنوان عنصر زیبایی در جایجای شهر استفاده کردند. برخی گفتند: «با این پلهها افراد دارای معلولیت یا سالمندان چگونه در شهر رفتوآمد کنند؟» پاسخ آنها هم جالب بود: «اولا ما با این کار خواستیم افراد دارای معلولیت و سالمندان در خانه بمانند و بیشتر استراحت کنند و دوما اگر به شهر بیایند، همین چالش مواجهه با پلههای بسیار، آدرنالین خونشان را بالا میبرد!»
در آن شهر بیشتر ادارهها را هم در طبقه چندم ساختمانهایی قرار دادند که بسیار پرپله باشند و البته آسانسور هم نداشته باشند! دلیلش هم حداقل برای خودشان منطقی بود! آدرنالین! البته سازندگان شهر معتقد بودند شهر آدرنالین جدا از ماهیت شهربودن میتواند به عنوان تونل وحشت، جاذبه توریستی آن کشور هم محسوب شود!
مرتضی رویتوند / روزنامه ولایت