سرزمین واژه های مرتضی رویتوند

من مرتضی رویتوند‌‌‌ هستم. نویسنده و روزنامه‌نگار. کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی. سال‌هاست داستان می‌نویسم. بیشتر طنز و بیشتر برای روزنامه‌ها. چند فیلم کوتاه هم ساخته ام البته به صورت کاملا تجربی.  

چندین جایزه هم در زمینه نویسندگی دارم.

سه کتاب هم تا حالا منتشر کرده‌ام:
بی‌حوصلگی (داستانک)
صندلی شماره هفتصدوپنجاه‌وپنج (شعر مینیمال)
زرافه‌بودن یا زرافه‌نبودن؟ (یادداشت‌های طنز)

هر چه فکر کردم بیشتر از این نمی‌دانم از خودم چه بگویم. انگار همه من در نوشته‌های من است.

خانه‌‌ای که خانه آن‌ها نیست

جزیره‌ای در دوردست قرار دارد؛ یک جایی در میانه اقیانوس. نام اقیانوس را کسی نمی‌داند. مردمانی در آن زندگی می‌کنند. همه یا چمدانی در دست دارند که نشان از سفری

ادامه مطلب »

شاهین در پی اعتیاد

شاهین اصلا معتاد نبود. او یک دانشجوی خوب و سربه‌زیری بود و میانه‌ای با سیگار نداشت چه برسد به دود و دم. اصلا قیافه‌اش هم به معتادشدن نمی‌خورد. ترم اول

ادامه مطلب »

ماجرای کشور «ی»

در زمان‌هایی دور کشوری بود به نام «شادمانی» که از نعمت‌های خدا چیزی کم نداشت. کشوری وسیع و ثروتمند با مردمانی مهربان. اما آن کشور به ناگاه دچار بداقبالی شد.

ادامه مطلب »

جلسه که بود و چه کرد؟

شاید فکر کنید جلسه همان مفهوم دور هم جمع شدن و صحبت‌ کردن در مورد موضوعی خاص و رسیدن به یک نتیجه مشخص است، اما این معنی سطحی جلسه است.

ادامه مطلب »

۱۰ پند سیاسی!

سیاست‌مداری کهنه‌کار در روزی که در بستر بود و پارچه‌ای نمناک بر پیشانی‌اش بود و نشان می‌داد تب دارد، فرزندش را صدا کرد و گفت: «بیا فرزندم در باب سیاست

ادامه مطلب »

برنامه‌ریزی برای یک زندگی بهتر

آدم برنامه‌ریزی بود؛ یعنی بین اطرافیان به اینکه بسیار خوب برنامه‌ریزی می‌کند شهره بود. همه کارهای او بر اساس یک برنامه از پیش تعیین‌شده بود. امروز هم یکی از روزهای

ادامه مطلب »